فرقی نمی کند...
چه سال یازده هجری باشد و کوچه های بنی هاشم ...
چه سال شصت هجری باشد و کوفه و تو مردی باشی خرما فروش به نام میثم ...
چه سال 1434 هجری باشد و بلاد شام ...
عشق علی همواره بهای سنگینی داشته است
و مدعیان عشق علی همواره سخت امتحان شده اند
درد نوشت : هر که در این بزم مقرب تر است ،جام بلا بیشترش می دهند ...
مزار حجر ابن عدی...
بایست ای مرد ،محکم تر از گذشته
صبح نزدیک است ...
[ یکشنبه 92/2/15 ] [ 2:27 عصر ] [ mohammad mAhdi ]
آرام آرام قدم میزنی
خیابان طوری ساخته شده که حتی از انتهای آن نیز ،مقصد تو معلوم است و این حس ،که می توانی مقصد را هر لحظه ببینی ،حس خوبی به تو می دهد..
نزدیک غروب است و چراغها کم کم روشن شده اند
و این روشنی چراغها و تلالو آنها بر روی گنبد بزرد رنگ ،زیبایی آن را بیشتر و بیشتر می کند
به نزدیک حرم می رسی
شروع می کنی زیر لب زمزمه کردن
اللهم انی وقفت علی باب من ابوات بیوت نبیک ...
قطره ی اشکی که از گوشه ی چشمانت سرازیر شده ،نشانه ی اذن امام است
داخل می شوی
از صحن جامع به سمت صحن گوهر شاد
حس دیدن گنبد از صحن گوهر شاد ،یکی از بهترین تجربه هاییست که در طول زندگی داشتم ام
به سمت کفشداری یازده می روی ...
همیشه عاشق این قسمت داستان بوده ام
بعد از تحویل کفشها به سمت چپ میروی
خب الان درست روبه روی ضریح ایستاده ای
مثل همیشه شروع می کنی با امامت صحبت کردن ،از درد فراق می گوئی ،از دلتنگیهای مشهد می گوئی و می گوئی و می گوئی و چه حس خوبیست وقتی که یقین داری امام به همه ی حرفهایت به دقت گوش می دهد
زیارت می خوانی ،نماز می خوانی ،با امام حرف می زنی ،همراه با زائران گرد حرم طواف می کنی
خدا میداند و البته امام که چند بار در فراق دیار یار ،این صحنه ها را مرور کردی ...
آه ای سلطان ،دلتنگم ،دلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــتنگ مشهد
اذن بده ...،اذن دخول
یا رضا
[ دوشنبه 92/2/9 ] [ 2:52 عصر ] [ mohammad mAhdi ]
مملکت ما صاحب داره ...
تو این اوضاع این روزا که دیگه احتیاج به توصیف هم نداره ،دلم به این خوشه که مملکت ما بی صاحب نیست ...
بیربط نوشت : یه بچه شیعه میتونه به اونجایی برسه که مولاش برای نامه بنویسه "للأخ السدید و الولّی الرشید، الشیخ المفید" ...
به خودم نگاه می کنم ...
به قول معروف اندر خم یک کوچه ایم...
پ.ن :در کوی عشق شوکت شاهی نمی خرند - اقرار بندگی کن و اظهار چاکری...
[ شنبه 92/2/7 ] [ 5:15 عصر ] [ mohammad mAhdi ]
تنم میلرزه وقتی میخونمش
وَ لا ناصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ
برای کسی که تو خوارش کنی ،هیچ یاری نیست
آقا امام سجاد علیه السلام تو صحیفه این مناجات رو فرمودند ...
درد نوشت : بی تو هیچم هیچ ، حسین ...
[ چهارشنبه 92/2/4 ] [ 6:7 عصر ] [ mohammad mAhdi ]
گفتن تا نگرید طفل ،کی نوشد لبن ...
من منتظرم ؟؟...
گاهی ،نگاهی
مولا...
[ چهارشنبه 92/2/4 ] [ 4:54 عصر ] [ mohammad mAhdi ]
مدیونتونم
تموم زندگیمو ...
یا بنت الرسول ...
[ چهارشنبه 92/1/21 ] [ 5:6 عصر ] [ mohammad mAhdi ]
از شب حادثه روی حسنم زرد شده...
پ.ن: ...
[ شنبه 92/1/17 ] [ 4:38 عصر ] [ mohammad mAhdi ]
فرض کن پیش تو لیلای تو را آزردند
بعد از آن سر به بیابان نگذاری سخت است....
السلام علیک یا بنت رسول الله
یا فاطمة الزهرا ...
هی نوشت : صبر بسته بود ،دستان حیدری تورا ...
[ چهارشنبه 92/1/14 ] [ 6:9 عصر ] [ mohammad mAhdi ]
میگن نجف شهر پدریه ،توش احساس غربت نمی کنی ...
هی نوشت : بغض امون نمیده ،دلتنگ یا ابوتراب ،ای پدر ...
دلتنگ ایوون نجف
[ چهارشنبه 92/1/14 ] [ 3:38 عصر ] [ mohammad mAhdi ]