سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به صاحبم که اصلا به یادش نیستم

سلام ،امام من

میگن کسی که امامش بالاسرش نیست ،یتیمه ،ما هم الان تو دوران سیاه غیبت هستیم ولی آقا چرا من احساس نمیکنم که یتیم هستم،یعنی انقدر غافل شدم از شما ،نه تنها از شما از خیلی از قضایای دیگه ،شاید از خدا حتی ،که اصلا احساس یتیمی نمیکنم :(((

پدر مهربانم،از شما میخوام دستمو بگیری و منو از این لجنزاری که توش غوطه ورم و اسمشو گذاشتم زندگی بکشی بیرون

نیمه شعبان هم اومد و رفت ،خیلی تو شهر برای شما چراغونی کردن ،طاق نصرت زدن،شربت دادن ،جشن گرفتن ،ولی آقا میدونم یعنی مطمئنم خیلی هاشون از جمله خودم اصلا به یاد تو نبودیم حتی وسط همین جشنها،شاید این جشنها رو میگیریم که خودمون شاد باشیم ،شاید جشن می گیریم که یه ذره از فکر مشکلات زندگیمون بیایم بیرون

داشتم پیش خودم فکر می کردم که واقعا این همه آدم که تو این چند شب اومدن تو خیابون ها  ،اگه واقعا منتظر صاحبشون بودن ،آقا ظهور نمی کرد؟

به قول اون بنده خدا "آقا این جشنها برای تو برپا نمی شود":(

آقا من واقعا از زندگی تو دوران سیاه غیبت خسته شدم،واقعا آرزوم اینه که شما بیای و من ادامه ی زندگیم رو تو ملک مهدوی سپری کنم ،این دنیا و آدماش و زندگی با اونها به آدم حس تهوع رو منتقل می کنه فقط،کسایی که بزرگشون به کوچیکشون ،قوی شون به ضعیف شون رحم نمی کنن.

می دونم خیلی بهت نزدیکیم و ایشالا آقای خوبیها به زودی می شنوم که از کنار کعبه ندای شما عالم گیر میشه،ان شاءالله ...

این جمعه آن جمعه میایی بازی است ... عشقت بکشد سه شنبه هم می آیی

آقا ماه رمضون داره میاد دیگه کم کم ،نمی دونم چی بگم،فقط میگم حالشو ،لیاقتشو ،توفیقشو بهم بده آدم شم تو این سی شب



[ جمعه 91/4/16 ] [ 8:5 عصر ] [ mohammad mAhdi ]

نظر

آدم شناسی شاید

خدا بعضی موقعها یه اتفاقایی رو میذاره جلوی پات تا به وسیله ی اون آدمای دور و برت رو بشناسی و بدونی باطنشون چه جوریه....

تو زندگیم همیشه به یه خصوصیت خودم افتخار می کنم و اون اینه که هیچ وقت دو تا چهره نداشتم و همیشه با همه یه جور رفتار میکردم....

بعضی ها هستن که مطلقا نباید به ظاهرشون اعتماد کنی ،درست تر اینه که به ظاهر فریبندشون،شاید باهات بگن و بخندن و از این صحبتا ولی هیچ وقت اون روی دیگشون رو تو نمیفهمی ک چه قدر با این روشون فرق داره ....

خوب دیگه باید بعضی جاها واقعا خدارو شکر کنی به خاطر این که واقعا با یه سری کاراش باعث میشه که تو آدمای دور و برتو خیلی بهتر بشناسی و بفهمی این اونی که تو فکر میکنی نیستش ....

یه سری چیزا رو که آدما از یه سری کسا میبینه ،میگه نه ایشالا همین یه دفعه بوده و من اشتباه کردم ولی تکرارش باعث میشه که بفهمی نه خیر تو درست فکر میکردی و به خودت نهیب بزنی که هنوز خیلی خامی آقا مهدی....

خوبی این جوری پراکنده نوشتن اینه که تمرکز زیادی نمیخواد و انرژی کمتری میگیره از آدم مخصوصا برای جمله بندی ،به خصوص اگه تو مدت زیادی باشه که نخوابیده باشی......

خوبیه این جا نوشتن اینه که تقریبا هیچ کسی اینجا منو نمی شناسه و این خیلی پوئن مثبتیه برای من .....

_______________________________

همیشه به خودم میگم که اگه حسین نباشه من حاضرم اصلا یه بارم که شده برم سمت بچه های جلسمون،فکر میکنم که جوابش نه باشه ،هر چی فکر میکنم میبینم این جمع اینقدر از هم دور و چند دسته ان که اصلا برام لذت بخش نیست توی همچین جمعی باشم،واقعا حسین تبدیل بعد از پدرم تبدیل شده به دومین مرد مهم زندگیم،خیلی دوست دارم خیلی....

__________________

خندم میگیره از این همه نامرتبیه ذهنم :))



[ جمعه 91/4/16 ] [ 7:44 عصر ] [ mohammad mAhdi ]

نظر